غذا پختن
مامان جان تو خیلی شیطونی امروز می خواستی خودت ناهارو درست کنی هر چی می گفتم داغه اصلا گوش نمی دادی و می خواستی غذارو هم بزنی . می گفتی بذار من برنجو ابکش کنم .
تازه امروز کوله پشتی رو برداشتی و گفتی دافظ ( خداحافظ ) میرم مدسه من کلی تعجب کرده بودم.
راستی امروز خونمونو فروختیم امیدوارم به خونه بزرگ و بهتر پیدا کنیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی